سر خود را مزن اینگونه به سنگ دل دیوانه تنها دل تنگ منشین در پس این بهت گران مدران جامه جان را مدران مکن ای خسته درین بغض درنگ دل دیوانه تنها دل تنگ پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکی است قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین سینه را ساختی از عشقش سرشارترین آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند نه همین در غمت اینگونه نشاند با تو چون دشمن دارد سر جنگ دل دیوانه تنها دل تنگ ناله از درد مکن آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن با غمش باز بمان سرخ رو با ش ازین عشق و سرافراز بمان راه عشق است که همواره شود از خون رنگ دل دیوانه تنها دل تنگ
یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,
|
گراهام بل ِ لعنتي عزيز...!! تلفني که زنگ نمي خورد که نيازي به اختراع نداشت...!! حوصله ات سر رفته بود...!! *چسب ِ قلب *اختراع مي کردي...!! مي چسبانديم روي اين ترک هاي قلب ِ صاحب مرده ـمان...!! و غصه ي زنگ نخوردن ِ تلفني که...!! اختراعش نکرده اي را نمي خورديم...!! ساده بگويم گراهام بل عزيز...!! حال ِ اين روزهاي مرا ، تو هم مقصري ...!!
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:,
|
از ما که گذشت ولی به دیگری موقتی بودنت را گوش زد کن، تا از همان اول فکری برای جای خالی ات کند..
به دلم میگویم آن یوسفی که برگشت به کنعانش... استثنا بود... تو غمت را بخور
شب است و در به در کوچه های پر دردم فقیر و خسته به دنبال گمشدم میگردم اسیر ظلمتم ای ماه پس کجا ماندی؟ من به اعتبار تو فانوس نیاوردم
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
من خدا را دارم
و آدرس
mobinakhanom.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.